نویسنده ی مسئول: محمد عمر «مبارز» نویسندهی همکار: حمید الله «مرادی»
چکیده
مقاصد شریعت، یکی از قواعد کار آمد در پویایی، باز سازی ونوسازی تمدن نوین است، عنصر مصلحت در ساحه های کلان تمدنی از زمان خلیفه دوم اسلام تا حکومت های اسلامی کنونی سایه گسترانیده است و در میان اهلسنت پر رنگ تر و در میان شیعه به دلیل نوع منابع و ساختار اجتهاد و نیز شرایط تاریخی کمتر در صحنه حضور داشته است منظور از گرایش مقاصدی درهندسه معرفتی اندیشمندان اسلامی مصالح شریعت واهداف ونمود های آن، جهت اصلاح انسانیت وخوشبخت ساختن آنها در سه حوزه کلی ضروریات، حاجیات وتحسنیات است که در این رهگذر تجلی روحیه انفاق، ایثار، فداکاری ونیکوکاری در قالب سنت حسنه وقف در ابعاد دینی، اجتماعی، صحی و فرهنگی در طراحی و احیای تمدن نوین اسلامی مبتنی بر مبانی ارزشی و اصول اساسی اسلام و بارویکرد مقاصدی به صورت جامع وجهانی زمینه ی تحقق آن را مساعد می نماید، در ادبیات تمدنی نهاد وقف راه و درب تمدن اسلامی است که مشکلات عدیده را امت وجامعه اسلامی را بر طرف می کند.
روش اجرایی این پژوهش، توصیفی – تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانهای – اسنادی است که اطلاعات وداده ها از کتاب های معتبر، نرم افزار ها وسایت ها مرتبط استخراج شده وسپس مباحث دسته بندی وتجزبه وتحلیل شده است، که مهمترین دست آورد آن حاکی از ضرورت بازنگری وافزایش مقاصد شریعت در حوزه های گوناگون فقهی به ویژه تمدن نوین اسلامی وتأثیر آن در سبک زندگی مردم است، وقف نظام اجتماعی را تبیین می نماید، وقف و موقوفات بارویکرد مقاصدی در تمدن نوین اسلامی نقش ارزنده در شئون های علمی، فرهنگی، امنیت و… مؤثر دارد.
کلید واژه ها: وقف، تمدن نوین، عقلانیت، همگرایی، مقاصد، شریعت.
مقدمه
تمدن اسلامی میراث گران قدری است که از نسلهای گذشته به یادگار گرفته شده و نمونههای ارزشمندی آن، تا اکنون در سبک زندگی ملیونها مسلمان نقش دارد، بدون تردید معلولِ عواملی متعدد و فراوان است. سنت حسنه وقف در تاریخ اندیشهی اسلامی یکی از عوامل مهم و رونق دهندهی تمدن اسلامی شمرده میشود، که ثمرات علمی و فرهنگی فراوانی در توسعه جامعه و رفع نیازهای مادی و معنوی جامعهی اسلامی داشته است، در این میان اندیمشندان مسلمان رویگردها و گرایشهای وابسته به ظاهر متون دینی در حوزهی هزینهی اموال وقفی تنها به ظاهر نصوص توجه میکردند و از طرف دیگر در برابر تمدن اسلامی، تمدن غیر مسلمان اینقدر مترقی و پیشرفته نبودند، تمدن اسلامی یکهتاز میدان بود، از این جهت درگیر ادبیات جدید حقوق بشر، حقوق جامعه و.. نبودند، ولی امروز تمدن نوین اسلامی در برابر کلانترین تمدن غیر اسلامی قرار دارد، که هر لحظه غفلت باعث عقبگردی تمدن مسلمانان می شود، از این جهت میطلبد که رویکردها و نگاه به مسئله عوض شود، پرسش اساسی که در این زمینه مطرح میشود این است که نقش عقلانیت وقف در شکلگیری تمدن نوین اسلامی با رویکرد مقاصدی چگونه است؟
به نظر میرسد که وقف یکی از عمدهترین زیر ساختهای اقتصادی و مالی در تمدن نوین اسلامی است و رویکرد مقاصدی نقش و اهمیت آن را ارزندهتر میسازد.
وقف یکی از مصادیق بارز احسان و خیر خواهی است که ارزشها و اخلاقهای اسلامی از جمله نوع انسان دوستی، خیر خواهی و مردمگرایی را به کمال میرساند و دیوارهای سست بیتفاوتی و غرور را فرو میریزاند، وقف از کارسازترین و سالمترین شیوهی تمکین مالی است، به صورت احسانی ماندگار در خدمت نیازهای جامعه قرار میگیرد، از این جهت ضرورت میرود که در عصر امروز که مسلمانان در اکثر کشورهای اسلامی از کمترین خدمات رفاهی و اجتماعی برخوردار نیستند، از طریق تأسیس نهادهای وقف به مشکلات شهروندان رسیدگی صورت بگیرد. در مورد وقف تا اکنون برخی کتابهای معبر و معتمد و همچنین مقالات متعدد نوشته شده است که هرکدام از زاویهی خاص به وقف پرداخته اند، ولی با این عنوان خاص کتاب و مقالهای نوشته نشده است.
و این پژوهش علمی و کاربردی با دقت و ژرفنگری خاص نقش عقلانیت وقف را در شکلگیری تمدن نوین اسلامی با رویکرد مقاصدی و با روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانهای و جستجوی دهها سایت انترنتی کاویده است.
۲. مفهوم شناسی
در بحث مفهوم شناسی جهت تبیین و درک درست از آن ضرورت دارد که نخست به توضیح مفاهیم کلیدی و کاربردی در پژوهش پرداخته شود. از اینرو برخی فن واژهها از نظر لغوی و اصطلاحی بررسی میشود.
2-1. عقلانیت
عقلانیت و خردگرایی به عنوان اصلیترین عامل در فرایند تحقق تمدن نوین اسلامی است. یکی از ابزارهای مهم در گفتمان تمدن نوین اسلامی عقل است و منظور از عقل طبق تعریف فولیکه عبارت از: «قوهی تنظیم معلومات بر حسب روابط و مناسباتی معین، همچون روابط و مناسبات میان علت و معلول، اصل و فرع، نوع و جنس، هدف و وسیله و نظایر آنها می باشد» (پل فولیکه، ۱۳۶۶ش، ص۸۰) و عقلانیت منش و گرایشی است که انسانها با گروههای انسانی در افکار و اعمال و نهادهای اجتماعی خود به نمایش میگذارند، همانطوریکه عقل به عملی و نظری تقسیم میشود، عقلانیت نیز در هر دو حوزه جاری میشود؛ فهم نظری زمانی عقلانی است که اصولمند باشد و از معیارها و روشهای معینی تبعیت کند (شجاعی، ۱۳۹۸ش، ص۳۸۳). «ماکس وبر» عمل اجتماعی را به دو قسم عقلانی و غیر عقلانی دستهبندی نموده است. از منظر او عمل عقلانی که عامل آن برای رسیدن به هدفهای خود از وسائل منطقی استفاده کند و عمل غیر عقلانی عملی است که در آن از وسیله و هدف با محاسبات غیر منطقی استفاده شود (قرائی مقدم، ۱۳۷۵ش، ص۵۳). با توجه به مطالب فوق عمل اجتماعی انسانها در فرایند تمدن سازی لزوما باید عقلانی باشد، تا به رشد و شگوفائي برسد و در تمدن کمال یافته عقلانیت هدف ذاتی آن در همه مراحل استخدام ابزار و روش، فرایند عمل و جهت گیری و هدف گذاری آن است. خوشبختانه عنصر عقلانیت در فقه حنفیان نسبت به سایر مذاهب اسلامی سایه افگنده است و از همین جهت بنام مکتب اهل رأی یا فقه شناسان خرد ورز معروف بودند (زحیلی، بیتا، ج1، ص28). فقیهان حنفیه در طول دوران خردگرایی را جزئي عمل اجتماعی شان محسوب نمودهاند.
۲-۲. تمدن
تمدن در لغت منسوب به مدینه، به معنای شهر یا روش زندگی کردن در شهر است (علمداری، 1381هـ ش، ص46)، و معادل واژۀ لاتینی (civilization) از ریشه (civitas)، به معنای شهر و شهروندی در زبان های انگلیسی و فرانسه میباشد (اکبری، 1370هـ ش، ص142)، این لفظ که از کلمه عربی مدینه (شهر) گرفته شده، معادل رایج آن در عربی الحضارۀ (از ریشه حضور و تجمّع) است (دیکسون، 1980م، ص6). در فارسی کلمه تمدن را به مفهوم شهر نشین شدن، خوگرفتن با آداب شهریان، همکاری افراد یک جامعه در امور اجتماعی، اقتصادی، دینی، سیاسی و… (معین، 1386هـ ش، ج1، ص484)، تخلّق به اخلاق شهر و انتقال از خشونت و جهل به حالت ظرافت، انس و معرفت و تربیت و شهر نشینی معنا میکنند (دهخدا، 1377هـ ش، ج5، ص6972) و مفهوم تمدن در اصطلاح اندیشمندان تعریف های گوناگون دارد؛ زیرا تمدنها همواره در حرکتاند که گاهی در حالت ترقی و تعالی و گاهی هم در وضعیت سقوط و انحطاط به سر میبرند، جامعه شناسان و اندیشمندان مانند: ابن خلدون، اسوالد اشپنگلر، ویل دورانت، آلفرد کروبر و توین بی، در مورد تعریف مشخص از تمدن به دشواری روبرو شدند، مفهوم تمدن نخستین بار توسط اندیشمند فرانسوی در سدۀ 18 در برابر مفهوم بربریت مطرح شد (مهینی، 1379هـ ش، صص203 – 204). بعد از آن تعاریف و دیدگاههای متفاوتی از طرف اندیشمندان مطرح شده و در آن تعاریف اصطلاح تمدن را با مقولهی فرهنگ بیشتر مطرح کردهاند که بعضیها این دو مقوله را مترادفِ هم میدانند و آنرا ترکیب پیچیدهای از علوم، اعتقادات، هنرها، اخلاق، قوانین، آداب و رسوم، عادات و دیگر اعمال انسانی در جامعه معرفی میکنند، بعضیها فرهنگ مادی را معادل تمدن و فرهنگ معنوی را فرهنگ میدانند و بعضیها تمدن را نقطهی پایانی و تکامل یافتهی فرهنگ معرفی میکنند (عالمی، 1386هـ ش، ص159).
ابن خلدون در تعریف تمدن مینویسد: «تمدن عبارت از باهم سکونت گزیدن و فرود آمدن در شهر یا جایگاه اجتماع چادرنشینان و دهکدهها به منظور انسگیری با عشیرهها، جمعیتها و تأمین نیاز مندی هاست (ابن خلدون، 1394هـ ش، ج1، ص146).
از نظر ابن خلدون تمدن تنها منحصر به شهر نشینی نیست، بلکه یکی از شاخصههای تمدن اجتماع انسانها در کنار هم است، خواه این اجتماع در شهر نشینی آنان صورت پذیرد و یا در دهکدهها و چادر ها باشد، اما با این ویژگی که این سکونت باهمی باعث انسگیری با یکدیگر و برآورده شدن نیازمندیهای آنان گردد، که بنابر این، تمدن در نقاط خاصی از زمین میتواند تشکیل شود، مشروط بر اینکه مؤلفههای ذیل در آن وجود داشته باشد، چون تشکیل دولت یکی از نماد های تمدن است، وی معتقد است که در شکلگیری تمدن مؤلفههایی همچون دین، قوانین و دولت و رهبر نقش مهم دارند؛ چون دین عصبیت را چند برابر میسازد، قوانین باعث سعادت دنیا و آخرت جامعه و بشریت میشود و دولت و رهبر نیز مجریان و قوۀ اجرائیۀ قوانیناند (موسوی، 1393هـ ش، صص30-32). توین بی تمدن را اینگونه تعریف میکند: «تمدن عبارت است از تلاش برای آفریدن جامعهای که کل بشریت بتوانند با هم نوایی کنار یکدیگر، در آن زندگی کنند (توین بی، 1356هـ ش، ص9) و از نظر توین بی، تمدن در همان حالات ابتداییِ بینیازی بشر از یکدیگر شکل میگیرد، به تعبیر دیگر: تمدن مترادف حالتی از جامعه است که در آن عدهی کمی از افراد، نه تنها در تولید مواد غذایی مشارکت ندارند، بلکه در هر نوع فعالیتهای اقتصادی از قبیل تجارت و صنعت آزاداند و میتوانند برای استمرار حیات خویش در جامعه با پرداختن در عرصههای مادی تمدن را فراهم آورند.اما در کل به تمدن جنبۀ معنوی میدهد و آن را محصول ایجاد جامعهای میداند که در آن تمام افراد توانا میشوند و همچون اعضای خانواده، با یکدیگر به طور هماهنگ زندگانی میکنند، البته بعضی از تمدنها این مقصود را هشیارانه و بعضیها هم ناخودآگاه در نظر گرفتهاند (موسوی، 1393هـ ش، صص32 – 33).
ومنظور ما از مفهوم تمدن اسلامی عبارت از تمدنی می باشد، که همه جنبههای آن انسان را متوجه خداوند و فطرت خویش سازد، تا انسان بتواند نقش جانشینی را که به سبب آن در زمین استقرار یافته است، برآورده سازد. از دیدگاه اسلام عظمت و اصالت یک تمدن بستگی به فراهم نمودن زمینهی جلب توجه مردان و زنان به هدف زندگی انسانی دارد که همانا پرستش خداوند و عمکردِ درخور جانشینی خداوند در زمین و ارتباط مسالمت آمیز زمینیان در میان یکدیگر است. به تعبیر دیگر: تمدن اسلامی تمدنی است که حقایق اسلام را در همه سطوح حیات بشری متجلی میسازد (عالمی، 1386هـ ش، صص163 – 164).
2-3. وقف
واژه وقف مصدر وقفت الدار است، به مفهوم حبس کردن چیزی است؛ وقفت الدابه یعنی او را در جای حبس کرد و به معنی منع نمودن است، وقفت الرجل عن الشی به معنی منعته است، به معنی سکون است. وقفت الدابة تقف به معنی سکوت است و همچنین واژه موقوف چونکه مردم مال خود را برای کاری وقف میکنند، موقوف گفته میشود (جرجانی، 1413ق، ص174؛ طرابلسی، 1401ق، ص7؛ وزارة الاوقاف والشئون الإسلامیۀ- الکویت، 1404، ج۴۴، ص۱۰۸).
در اصطلاح از وقف تعریفهای متعدد شده است. از نظر فقهای حنفیه وقف عبارت از محبوس کردن عین ملک واقف و تصدق کردن منفعت آن در جهت خیر و اصلاح جامعه است (زحیلی، بیتا، ج۱۰، ص۲۹۳). طبق این تعریف موقوف از ملک واقف زائل نمیشود و شخص وقف کننده حق رجوع را دارد؛ زیرا طبق روایت صحیح از ابی حنیفة وقف مانند عاریت از عقود غیر لازم است، وقف در سه صورت لازم میشود: یکی هرگاه حاکم دارای ولایت حکم نماید. دوم در صورتی که وقف متعلق به مرگ شده باشد مانند وصیت لازم میشود و سوم هرگاه وقف برای مسجد صورت گرفته باشد (زحیلی، بیتا، ج۱۰، ص۲۹۳) و از نظر مالیکه وقف عبارت از ملکی است که مالک با صیغه مخصوص و با مدتی معلوم، طبق نظر واقف، برای مستحقی قرار دهد. و همچنین شافعیه معتقداند که وقف محبوس کردن مالی که استفاده از آن با بقای عین آن میسر است (وزارة الاوقاف والشئون الإسلامیۀ- الکویت، 1404ق، ج44، ص108). حنابله و امامیه با اندکی تصرف در الفاظ حدیث، وقف را طبق حدیث معروف تعریف مینمایند، امامیه میگویند: وقف عبارت از «تحبیس الاصل و اطلاق المنفعة» است (الکرکی،۱۴۱۰ق، ج۹، ص۷) و حنابله میگویند: وقف «تحبیس الاصل و تسبیل الثمرة» است (مقدسی، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۵۶)؛ یعنی منع جلو گیری از هرگونه تصرف مثل بیع و هبة از جهت واقف و اباحة هرگونه تصرف برای مستحق آن است. ولی به نظر میرسد که این ذیل جامع تر باشد، که میفرماید: «وقف عقدی است که در آن مالی در راههای خیر و عام المنفعه بخشیده شود، تا مردم یا گروهی از منفعت آن استفاده نمایند، این خیر و صلاح در طول حیات و بعد از وفات شخص وقف کننده به خاطر تقرب به الله ادامه داشته باشد (الابیانی، 1343ق، ص3-4). برای مثال مکانی برای مسجد، بیمارستان، مدرسه و حوزه علمیه و… وقف کرده شود این گونه مکان، عام المنفعه میشود و هیچ کسی حق خرید و فروش آن را ندارد، حتی مالک اصلی آن حق خرید و فروش ندارند. اگرچه اصطلاح وقف در قرآن کریم وارد نشده است، ولی فقهای اسلامی آن را در ضمن آیات خیر و احسان و ترغیب انفاق داخل میدانند: «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ» (آلعمران/ 92): «به نيكي [كاملي كه جوياي آنيد و مورد پسند خدا است] دست نمییابید، مگر آنکه از آنچه دوست میدارید [درراه خدا] ببخشيد؛ و هر چه را ببخشيد [كم يا زياد، بیارزش يا باارزش] خدا بر آن آگاه است» و همچنین روایت آمده است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «إذا مَاتَ الإنسَانُ انقطَعَ عمَلُهُ إلاَّ مِنْ ثَلاث: صَدقَةٍ جاريَة، أوْ عِلم يُنْتَفَعُ بِه، أَوْ وَلَدٍ صَالحٍ يَدعُو له» (قشیری، بیتا، ج3، ص1255): «هرگاه انسان بميرد، عملش از اين دنيا قطع میشود بهجز در سه چيز [که در آنها تا روز قيامت، عملش هم چنان باقي میماند] آنها عبارتاند از: صدقه جاريه، علم مفيد و سودمند و فرزند صالح که براي او دعاي خير میکند».
2-4. مقاصد
كلمه «هدف» و «مقصد» در «دانش لغت» به معناي جايي است كه قصد شده يا محلي كه آهنگ آن كردهاند. «مقصد» در قرآنكريم نيز به همين معناي لغوي كاربرد داشته است (مصطفوی،1360هـ ش، ج9، ص269). در «دانش علم اصول» مقصود از «مقاصد» اهداف و غايات جعل حكم است و حتي گاهي از «مقاصد»، به اسرار وضع حكم نيز تعبير ميشود. برخي «مقاصد» را مرادف «حكمت» دانسته است (ریسونی، 1376هـ ش، ص39). اما واژه مقاصد در نزد اندیشمندان قدیم مقاصدی؛ حتی قافلهسالار آن شاطبی، تعریف روشنی از آن ارائه نشده است، ولی در توضیح آن میگوید: «شارع از تشریع، مصالح اخروی و دنیوی را قصد کرده است» (شاطبی، بیتا، ج2، ص25). غزالی در کتاب «المستصفی» چنین مینویسد: «مقصود ما از مصلحت، محافظت بر مقصود شرع میباشد و مقصود شرع از محافظت، پنج مورد میباشد که عبارتند از: حفظدین، حفظنفس، حفظعقل، حفظنسل و حفظمال و هر چیزی که متضمن حفظ این پنج مورد باشد، مصلحت است و هر آنچه که موجب فوت این مصالح میشود، مفسده و دفع آن، مصلحت است» (غزالی، بیتا، ج1، ص286) و در مقابل، اندیشمندان جدید مقاصدی این واژه را تعریف کردهاند، ریسونی مراکشی نیز گفته است: «مقاصد شریعت عبارت است از غایاتی که شریعت به منظور محقق ساختن آنها برای مصالح بندگان، وضع نموده است (ریسونی، 1376هـ ش، ص18). الیوبی نیز گفته است: مقاصد شرعی عبارت است از معانی، حکمت و سایر امور دیگری شبیه آنها که شارع در تشریع به صورت عام و خاص به منظور محقق ساختن مصلحت بندگان، مراعات نموده است (اليوبي، 1998م، ص37) و نورالدین خادمی بعد از بیان دیدگاههای مختلف مینویسد: خلاصه مقاصد شریعت عبارت است: از «مصالح شریعت و اهداف و نمودهای آن، و هدف آن اصلاح انسانیت و خوشبخت ساختن آنها در زندگی دنیا و آخرت است (خادمی، 1397ش، ص47).
2-5. شریعت
شریعت از نظر لغت شناسان به راه ورود به آب که تشنگان بهسوی آن میروند، یا بر آبانبار و سرچشمهی آب استعمال میشود (جوهری،1990م، ج3، ص1236). دلیل اطلاق کلمه شریعت بر خاستگاه آب این است که آب منبع زندگی انسان، حیوانات و نباتات است و شریعت اسلامی نیز همانند آب منبع حیات و زندگانی، پیشرفت، سلامتی، صلاح دنیوی و اخروی آنهاست خداوند متعال میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکمْ لِمَا یحْییکم وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یحُولُ بَینَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیهِ تُحْشَرُونَ» (انفال/ ۲۴): «ای کسانی که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامیکه شمارا بهسوی چیزی میخواند که شمارا حیات میبخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حائل میشود و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری میشوید»! اما در متون دینی با واژههای «شرع» و «شِرعه» همافق گرفتهشده و به معنای «دین» یا نزدیک به آن، بهکار رفته است (راغب اصفهانی، 1413ق، ص265). در اصطلاح فقیهان، اصولیان و واژه شناسان اهل تازی، اعتقاد به همسانی و یکسانی «دین» با «شریعت» داشته و انفکاک آن دو را غیر جایز قلمداد میکنند. «شریعت» در این کاربرد، بر مجموعهای به نام «دین» اطلاق میگردد.
خداوند متعال فرموده است: «ثُمَّ جَعَلْنَاک عَلَی شَرِیعَةٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِینَ لَا یعْلَمُون» (جاثیه/ ۱۸): «سپس تو را بر شریعت و آیین حقّی قرار دادیم؛ از آن پیروی کن و از هوسهای کسانی که آگاهی ندارند پیروی مکن»! گروهی دیگر، بر دوگانگی و جدایی واژه «دین» از «شریعت» تاکید داشته و «شریعت» را تنها بر احکام که بخشی از «دین» است، تلقی میکنند. علامه طباطبایی اعتقاد دارد که معنای «شریعت» در قرآنکریم اخص از معنای «دین» است (طباطبایی، 1393هـ ش، ج5، ص380-381).
گذشته از این اختلافات، شریعت عبارت است: از تمام معارفی که به شکل سازگار در زندگی انسانها در عرصه عبادات، معاملات، اخلاق از طرف خداوند متعال، تشریع و نسخه نویسی شده است تا سبک زندگی سعادتمند دنیوی و اخروی انسانها را سامان ببخشد (مناع، 2001م، ص10). طبق این تعریف، شریعت اسلامی در تمام عرصههای زندگی بشری برنامه دارد نه اینکه در نگاه مقلدانه، شریعت تنها پارهای از اخلاقیات ساده در قالب اوامر و نواهی باشد، بلکه شریعت اسلامی بانگاه معرفت اندیشانه معارف اسلامی را در تمام عرصهها قابل پذیرایی میسازد.
۳. رابطه مقاصد و وقف
وقف نظام اجتماعی و اخلاقی است که از طرف شارع برای هر زمان و مکان نسخه نویسی شده است و دارای اهداف و مقاصد عالی برای جامعه و امت اسلامی است که افراد ثروتمند و مرفه او را با انگیزههای خاصی میپذیرند و برای آن هزینه میکنند و از طریق وقف دین، نسل، عقل و مال افراد جامعه حفظ میشود (الخطیب، ۱۳۹۸ش، ص۱۴). و از آنجائی که نگاه مقاصدی بر هر مسئلهای با توجه به مصالح و مفاسد آن است، از این رهگذر وقف فعل معتبر شرعی است؛ زیرا مصالح اجتماعی و فردی را جلب نموده و مفاسد را دور میکند؛ چنانچه امام غزالی میگوید: هر چیزی که این امور پنجگانه را حفظ نماید، مصلحت است و اگر آن را نابود کند، مفسده است (غزالی، 1417ق، ج۱، ص۴۱۷). از همین جهت اکثر اندیشمندان معتقداند که وقف از امور تعبدی نیست، بلکه از امور عقلی است؛ زیرا مشتمل بر مصالح اجتماعی و انفرادی است. ابن عاشور مینویسد: مقصد اساسی شریعت حفظ نظام امت و دوام آن با هماهنگی صلاح انسان است (ابن عاشور، ۱۹۷۸م، ص۲۱۸). و صلاح بدون جلب سود و فایده و دفع زیان مساعد نمیشود، در این میان وقف یکی از تشریعاتی است که جلب مصالح و دفع مفاسد را تحقق عینی میبخشد (السید، ۱۴۰۴ق، ص۸۲). و از نظر دانشمندان اسلامی، مقاصد شرعی از رهگذر درجهی تأثیر مصلحت در زندگی مادی و معنوی به تقسیم ثلاثی ضروريات، حاجيات و تحسينيات رهنمون می گردد و نهاد وقف با هرکدام اینها رابطه و ارتباط دارد، که در ذیل رابطه هر کدام اینها با وقف بررسی میگردد:
3-1. وقف و مقاصد ضروری دین در تمدن نوین اسلامی
مقاصد ضروری آن دسته از احکام شرعی است، که سبب حفظ مقاصد پنجگانه دین، نفس، نسل، عقل و مال میشود (سبکی، 1404ق، ج3، ص55). و یا آن دسته مقررات که سبب حفظ حیات و زندگی انسان میشود، مانند قصاص که جهت حفظ جان انسانها مشروع شده است (سیوطی، 1403ق، ص85). امامجويني، در کشف ضروريات پنجگانه، در ميان انديشمندان زمانهاش پيشگام بوده و در عرصه مقاصد الشریعه نوآوریهای زیادی و تأثیرات فراوان در مقاصد گرایان واپسین خود گذاشت و به تبع او، امام غزالي، امام فخررازي و ديگران، به درک و فهم از ضروريات پنجگانه همت نمودند، طرح بحث ضروريات پنجگانه از طرف امامجويني کانون توجه انديشمندان قرار گرفت (ریسونی، 1376هـ ش، ص35-36). در این مبحث رابطه هرکدام مقاصد ضروری پنجگانه با وقف مورد بررسی قرار میگیرد.
3-1-1. وقف و حفظ دین
وقف بسترساز تحقق اهداف تمدن نوین اسلامی و مقاصد آن است؛ زیرا گوشهای از موارد و جهات مصرف وقف سبب حفظ دین میشود، که در ذیل مهمترین نمونههای قدرت نرم تمدنی بررسی میگردد:
3-1-1-1. مساجد
مکانهای دینی به ویژه مساجد که از مهمترین پایگاههای دینی و اجتماعی تمدن اسلامی شمرده میشود، ظرفیتهای تمدنی مسجد در قرون متمادی از صدر اسلام تا اکنون آشکار است، در تمام کشورهای اسلامی هزاران مسجد با بهترین شکل و ساختار، به عنوان پاکترین مکان از نظر مادی و معنوی است که هزاران انسان مسلمان را زیر یک چتر جمع میکند، خیرین مسلمان بخاطر خیر و ثواب آخرت بهترین زمینها را برای تأسیس مساجد وقف نمودهاند، مسجد در تمدن نوین اسلامی نقش کلیدی داشته و بهترین مقر و مکان سازمانها و نهادهای مدنی مدرن شمرده میشود، مسجد از نظر روان شناختی بهترین مکان آرام بخش روحی و روانی شهروندان تمدن اسلامی است، مسجد در عرصه اجتماعی تمدن نوین اسلامی حلقهی وصل و یک پارچگی مسلمانان است و حضور فعال در مساجد باعث زدودن تعصبات، کینه و کدورتها و نابسامانیهای اجتماعی میشود. مساجد در کشورهای اسلامی زبانی گویا و به تصویر کشاندن اراده و همت بلند هنرمندان مسلمان برای پویایی دین از بُعد روانی و احساسی و زیبایی هنری شمرده میشود، تا گردشگران، باستانشناسان و پژوهشگران را مجذوب و شیفتهی خود نماید. مسجد، ضمن آن که سبک معماری هنر اسلامی و تمدن دینی را باز میشناساند، خودباوری، خلّاقیت و تلاش و پشتکار مسلمان را در سایه سار دین و عرفان ناب توحیدی به مردم معرفی میکند و برخی کارهای مهم تمدنی و تصمیمهای مدنی اجتماعی در مساجد شکل میگیرد و مساجد وسیلهی شناخت و معرفت در یک جامعه است؛ زیرا در پنج وقت نماز از احوال همدیگر آگاه میشوند و افراد جامعه اسلامی را به همدیگر نزدیک مینماید و بافتهای اجتماعی قویتر میشود و از طرفی در هر مسجدی کانون تعلیم و تربیت و علم و دانش نیز میباشد و از سوی دیگر مساجد مسلمانان کانونهای گرم تحصیلی طلبهها و دانش جویان و موارد دیگر میباشد (ریاحی، 1382ش، ص23-25). پس وقف برای مواردی که در فوق ذکر شد، سبب غرس درخت عقیده و ایمان در دلها میشود.
3-1-1-2. مدارس و دانشگاهها
یکی از مهمترین پایههای نرم قدرت تمدن، تعلیم و تعلم است. مدارس، دانشگاهها و حوزههای علمیه در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی نقش مهمی را ایفاء میکنند، آموزش و پرورش بدون مکان و مقر متحقق نمیشود. در آغاز اسلام تا زمانهای دورتر، نهاد علمی (دانشگاه، حوزه و مدرسه) به معنای متعارف (ساختمان و اداره) وجود نداشت، مسلمانان در مساجد و منازل شان تعلیم و تعلم مینمودند. فقهاء، اطباء، فیلسوفان و دانشمندان در عرصههای مختلف پدید می آمدند (زیدان، ۱۳۹۶ش، ص۶۲۶). همانظوری که امروز در برخی مساجد، برخی حلقههای درسی و حفظ قرآن کریم وجود دارد، سپس مسلمانان شروع به ایجاد و تأسیس مدارس نمودند، از همان ابتداء مؤسسات دینی که اثری در حفظ دین دارند، به وسیله وقف تأمین میشدند (الدراجی، ۲۰۰۱م، ص۱۵). اکثر مدارس و هزینهی تعمیر و ادارهی آن توسط سازمان اوقاف پرداخت میشد، مؤرخین مسلمان متفقاند که اولین مدرسهی اسلامی جدا از مسجد به امر خواجه نظام الملک طوسی وزیر ملکشاه سلجوقی در اوسط قرن پنجم هجری تأسیس گردید، هرچند قبل از نظامیهها مدارس تأسیس شده بود، ولی خواجه نظام الملک برای اولین بار تدریس را در آن مجانی کرد و برای شاگردان مقرری معین کرد و تا مدتها پا برجا ماند. نظامیههای بلخ، نیشاپور، بغداد و… از میراث گرانقدر نظام الملک است، به خصوص نظامیه بغداد که در کنار دجله بنا شده بود، بازارها، کاروانسراها، گرمابهها، خانهها و… را از طرف دور و نزدیک خریداری و وقف مدرسه کرد، طوری که هزینهی سالانه نظامیه به شصت هزار دینار میرسید (حائری یزدی، ۱۳۸۰ش، ص۴۲۴). از این مدارس فاخر در تاریخ تمدن اسلامی رجال برجسته بیرون شدند، اولین استادان این مدرسه ابو اسحق شیرازی، ابو نصر صباغ، ابوالقاسم دبوس، ابو حامد غزالی، شاشی، سهروردی و… بودند، که همهی اینها نقشهای عمده را ایفاء نمودند (زیدان، ۱۳۹۶ش، ص۶۲۸).
3-1-1-3. کتابخانه
در این مبحث فقط روی تأثیر وقف بر ایجاد و تأسیس کتابخانه بحث میشود، بدون ترید کتابخانه از عوامل اصلی گسترش فرهنگ مطالعه و پژوهش در تمدن اسلامی است و از طرف دیگر اندیشمندان مقاصدی حفظ دین را یکی از اهداف شریعت میشمارند، بدون تردید دین یک مفهوم اعتباری است، که خود آن قابل حفظ نیست، بلکه منظور از حفظ دین حفظ اساسات، اصول و مبانی فکری است که شریعت آن را به عنوان قواعد سبک زندگی معرفی نموده است، باید حفظ شود. این اصول و مبانی از طریق تعلیم و تعلم کسب میشود و با توجه به اینکه دین اسلام عنایت خاصی به علم و دانش دارد، بدیهی است که توجه به کتاب و کتابخانه به عنوان ابزاری با ارزشی برای انتشار علوم در خور توجه و دقت قرار میگیرد، مسلمان به محض اینکه متمدن شدند، پیش از همه در تهیه و نگهداری کتاب کوشیدند (زیدان، ۱۳۹۶ش، ص۶۲۸). مسلمانان در اواخر قرن دوم هجری به جمعآوری کتابها علاقهی زیاد نشان دادند، اما دقیقا معلوم نیست که آغاز تشکیل کتابخانه در تمدن اسلامی از چه زمانی شروع شد، آنچه معلوم است، این است که کتابخانه عمومی پدیدهای متعلق به قرن چهارم هجری است، در مجموع کتابخانههای جهان اسلام به چهار دسته تقسیم میشوند:
الف- کتابخانههای شخصی؛ علماء و دانشمندان برای استفادهی خود کتابخانه تأسیس کردند.
ب- کتابخانههای مساجد؛ مساجد قدیمیترین مرکز آموزشی در اسلام بود و مسلمانان به مساجد کتاب وقف مینمودند.
ج- کتابخانههای عمومی؛ برای استفادهی همگان میساختند، در دورهی عباسیان بیت الحکمة نخستین کتابخانه عمومی بود، که توسط هارون تأسیس گردید.
د-کتابخانههای نیمه عمومی؛ مردم خاص از آن استفاده میکردند.
در تاریخ تمدن اسلامی از کتابخانه بهترین استفادهها میشد و از همین جهت در دل این تمدن انسانهای فرهیخته تربیت شدند (عباسی، بیتا، ص۸۱). ولی متأسفانه کتابخانههای بزرگ اسلامی از قبیل کتابخانه بغداد، کتابخانه حلب، کتابخانه نیشاپور، کتابخانه اندلس، کتابخانههای مصر و دهها کتابخانه دیگر که با انحطاط تمدن اسلامی بر اثر حملههای بیرونی و کشمکشهای داخلی نابود گشت (زیدان، ۱۳۹۶ش، ص۶۲۸) و برخی کتابهای که باقی مانده است از قرن یازدهم سیل دانشمندان غربی وارد کشورهای اسلامی شدهاند و در جستجوی یک نسخه خطی هستند. در تمدن نوین اسلامی داشتن کتابخانههای تخصصی به عنوان پایگاه حرکت تمدن نوین اسلامی در راستای تولید علم و دانش خیلی مهم و اساسی شمرده میشود؛ هرچند برخی کشورهای اسلامی که کتابخانه تخصصی دارند، اکنون نیازمند بازگشت به فرهنگ کتابخوانی دارند، نهاد وقف همانند گذشته برای تأسیس کتابخانههای مدرنتر بکار گرفته میشود و افزون بر کتابخانههای ثابت فزیکی در مکان خاص، اکنون کتابخانه مجازی و الکترونیکی برای تمام دنیا با زبانهای متفاوت تأسیس مینماید و تمدن نوین اسلامی از نهادهای وقفیه که زمینههای فراگیری و تولید علم و دانش را فراهم مینماید، پشتبانی میکند.
3-1-1-4. حفظ قلمرو و سر زمین
سر زمین و قلمروی اسلامی بستر پیادهسازی دین است، اصول و قواعد دین اسلام در سر زمین و قلمرو تحقق مییاید، از همین خاطر، حفظ حدود و مرزهای جامعه اسلامی دارای اهمیت است، یکی از موارد مصرف وقف برای حمایت جهاد، تسلیحات نظامی، حفظ جغرافیای اسلامی و تجهیز ارتش به وسیله وقف میباشد (السباعی، ۱۹۸۷م، ص۱۹۱).
3-1-2. وقف و حفظ نفس
در تمدن اسلامی، انسان محوری است که آسمان و زمین را با هم پیوند میدهد، انسان موجود دو بعدی مرکب از جسم و روح است که هرکدام دارای نیازها و ما یحتاج خاص است و هرگونه آسیبی در هرکدام از این دو بعد مورد باز خواست قرار میگیرد، در این رهگذر، نظام وقف برای تضمین ضروریات اساسی انسان وضع شده است؛ چنانچه اندیشمندان میگویند تمدنی پایدار است که ضروریات اولیه بقای انسان از قبیل خوراک، پوشاک و مسکن را تأمین کند (السعد، ۲۰۰۳م، ص۱۹۱). نهاد وقف برای کمک به این نیازهای اساسی از قبیل تهیه آب آشامیدنی، مواد اولیه و توزیع لباس برای مساکین و نیازمندان که همهی اینها از ضرورات لازم برای حفظ جان انسان در هر جامعه است و جامعه در قبال آن مسؤولیت دارد، کوشش و تلاش میکند (السعدی، ۲۰۰۰م، ص۱۷۶). مسؤولیت تمدن قدیم در قبال حفظ جان افراد جامعه کمتر بود، چون وسائلی که جان انسان را در خطر میانداخت، خیلی کم بود، ولی امروزه به همان اندازهی که وسایل و امکانات زندگی متمدن سهولت ایجاد کرده است، خطر گرفتن جان آدمی را هم بیشتر کرده است، از قبیل آتش سوزی، گاز گرفتگی، غرق شدن و تصادفات رانندگی. حفظ جان در برابر همهی اینها از ضروریات دین پنداشته میشود، نهاد وقف که مقاصد دین را تحقق عینی میبخشد (المصری،۱۴۲۰ق، ص۱۰۹). تمدن نوین اسلامی از این نقش وقف استفاده نماید؛ چون مهمترین نقش اجتماعي نهادهای خیریه وقف، در این حوزه ساختن بیمارستانها ميباشد؛ چنانچه نخستین بیمارستان در سال ۸۸ هجری در زمان حکومت امویها در دمشق تأسیس شد و سپس در زمان عباسیها در بغداد و سپس در سایر کشورهای اسلامی به وسیله نهاد وقف تأسیس گردید، بیمارستانهای مسلمانان در آنروزگار در کمال نظم و ترتیب اداره میشد و بدون توجه به ملیت و مذهب، همهی بیماران به دقت مورد معالجه قرار میگرفتند و هر مریضیکه بهبود مییافت، مرخص میکردند و اگر وفات میکرد، هزینهی تکفین و تجهیز او را میدادند و در عین حال در بیمارستانها دانشکدهی طب و دارو سازی در همان محل تدریس میشد و شاگردان علاوه بر دروس نظری دوره تمرین عملی را نیز در همین بیمارستانها سپری میکردند (زیدان، ۱۳۷۳ش، ص۶۱۰). همه این بیمارستانها در راستای مصالح جامعه وقف شده بود و از نشانههای ظاهر و آشکار تاریخ تمدن اسلامی به حساب میآید؛ از قبیل بیمارستان «العضدی» در بغداد، بیمارستان «النوری» در دمشق، بیمارستان «المنصوری» در قاهره، بیمارستانهای که در مراکش، بیمارستان «المقتدری»، بیمارستان شیراز، اصفهان، مرو و غیره که از اموال وقفی ساخته شده بودند، علاوه از ارائه خدمات صحی برای افراد جامعه، خدمات دیگری چون ارائه غذا، لباس و سایر خدمات اجتماعی را انجام میدادند، حتی علاوه از اجرای مسائل صحی برای فقیران، در صورت ضرورت پزشکان به خانههای آنان رفته امور صحی و سایر نیازمندیهای زندگی آنان را فراهم مینمودند (محمد، 1980م، صص265-269؛ امیدیانی، 1380ش، صص192-193). در ادوار اجتماعی تاریخ تمدن اسلامی نقش بیمارستان به اندازهی بود که اگر یکی از کارکنان دولت گرفتار امراض مهلک و صعب العلاج میگردید، بیمارستانها از طریق اموال وقفی به تمام امور زندگی او رسیدگی مینمودند که در تاریخ معاصر کشورهای دنیا از وظایف شرکتهای بیمه و یا دولت به نام حقوق بازنشستگی میباشد (محمد، 1980م، ص170-177). بدون تردید طبابت و پژشکی امروز به سمت و سوی دیگری روان است، به استثنای پژشکان خوب و دلسوز، نمای کلی پزشکی از هدف اصلی آن که نجات مردم است، بیرون شده است و به عنوان یکی از پر درآمدترین کسب دنیا مردمان زیاد به آن رجوع کردهاند، برخی به عنوان پژشک و طبیب و برخی دیگر مالک بیمارستان به بهانهی نجات جان مردم، جیبهای مردم را خالی میکنند، در عصر فعلی کمتر بیمارستانی به منظور ارائه خدمات به مردم ساخته میشود، پژشکان کارمند در بیمارستانهای دولتی برای خود بیمارستان دارند، اکثر مریضان را به آنجا منتقل میکنند، در اکثر کشورهای اسلامی درمان و بهداشت رایگان حقی همگانی است، ولی متأسفانه این حق اجراء نمیشود، در هر خیابان، بیمارستان و درمانگاه خصوصی ساخته شده است، بنابراین میطلبد که تمدن نوین اسلامی همچون گذشته با کمک و مساعد نهاد اوقاف بیمارستانهای جدید و مدرن بسازد، تا مشکلات مردم حل شود و همچنین امروز اعتیاد بلای بزرگی را بر سر ملتها آورده است و در دنیا بیداد میکند، تمدن نوین اسلامی مصداقهای همکاری در بخش درمان را گسترش بیشتر دهد؛ چنانچه در تاریخ اسلامی، سلطان ظاهر برای خرید غذا و توزیع آن اموال را وقف نمود که بعد از مرگ او نیز سبب مراقبت بیماران فقیر گردید. از مشهورترین آنها «وقف الطرحاء» است که از منافع آن در هزینه و مصارف تجهیز و تکفین فقیران پرداخت شده و معتادان نیز تداوی میشوند (ریاحی، 1382ش، ص342).
3-1-3. وقف و حفظ عقل
عقل ملاک تکلیف مداری است که برای تشخیص سود و زیان انسان قرار داده شده و شریعت اسلامی به آن اهتمام بیشتر کرده است. وقف دارای سهم متفاوت و عدیده در حفظ عقل میباشد؛ زیرا تا عقل و خرد انسان سالم و تندرست نباشد، در خدمت فرد و جامعه نمیتواند، قرار بگیرد. از همین جهت یکی اهداف دین حفظ عقل انسان است و به آن اهتمام زیادی نموده است و در این رهگذر نهاد وقف سهم و نصیب واضح در راستای حفظ عقل آدمی دارد، عقل زمینههای خرد ورزی را طبق احکام شریعت مساعد مینماید، نهادهای علمی، فرهنگی و ثقافتی که به وسیله اموال وقفی ساخته میشود و انسانها در آنجا تعلیم مییابند، در حقیقت عقل شان را رشد میدهد و همچنین از خرافات فاسد باز میدارد (آدم، 2005م، ج۱، ص۲۳۸). امروز افکار زیادی تحت عنوان عقل گرايی وارد کشورهای اسلامی شده است که دهها شبهه را در ابواب مختلف دین وارد میکند، که افکار جوانان مسلمان را از تمدن اسلامی دور مینماید و همچنین موارد دیگری در این زمینه وجود دارد، که از طریق وقف تأمین میشود (سید، ۱۴۰۴ق، ص۲۴۴).
3-1-4. وقف و حفظ نسل
حفظ نسل و ناموس از مهمترین ارکان تمدن اسلامی است، هر تمدنی با توالد و تناسل استمرار مییابد، ولی شریعت اسلامی به منظور نسل سالم و پاکیزه ازدواج صحیح را تشریع کرده است و نسلهای مشروع از طریق ازدواج به عمل میآید و به والدین و جانشینان آن دو دستور داده است که به مراقبت و حضانت کودکان بپردازند، تا زمانی که کودکان از آنها بینیاز گردند (زلمی، ۱۳۹۴ش، ص۲۱۵). قرآن كريم در اين مورد میفرماید: «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً» (روم: ۲۱): «برايتان از [جنس] خودتان همسرانى آفريد تا به آنها آرام گيريد و بين شما دوستى و مهربانى مقرر داشت». وقف کیان و بقاء نسل را حفظ میکند به ویژه عنایت لازم آن در تربیت، معیشت و مساوات آشکار میشود.
3-1-4-1. دارالایتام
در آموزههای دینی نسبت به مراقبت و حفاظت یتیمها زیاد تأکیده شده است: «وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ» ( بقره: ۸۳): «و به ياد آوريد هنگامي را که از بني اسرائيل پيمان گرفتيم که جز خدا کسي را نپرستيد و با پدر و مادر خود و خويشاوندان و يتيمان و بيچارگان به نيکي رفتار کنيد». و همچنین از سهل بن سعد (رضي الله عنه) روايت است که رسول اللَّه (صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم) فرمودند: «أَنَا وكافلُ الْيتِيمِ في الجنَّةِ هَكَذَا» «وأَشَار بِالسَّبَّابَةِ وَالْوُسْطَى، وفَرَّجَ بَيْنَهُمَا» (بخاری، 1422هـ، ج13، ص311). «من و سرپرست يتيم، اينگونه در بهشت ميباشيم»، «اشاره به انگشت سبابه و ميانه اش نموده آنها را از هم گشاده داشت».
ولی گاهی نگهداری یتیمها در خانه مقدور نیست، پس لازم است که جایی برای نگهداری یتیمها ساخته شود، کشورهای اسلامی به وسیله اموال موقوفه دارالایتامها ساختند، در تمدن اسلامی انگیزهی دادن پول برای ساختن دارالایتام ترغیبها و توصیههای ثواب مدارانهی است که در روایات اسلامی از پیامبر اسلام نقل شده است؛ چنانچه در فوق اشاره شد. صلاحالدین ابوبی در زمان حکومت خود مدارسی را برای تعلیم و تربیت فرزندان فقراء و مراقبت یتمیان تأسیس نمود و برای آموزش قرآن و علوم دیگر معلمانی را توظیف نمود و همچنان برایشان جای خورد و نوش لوازم درسی را نیز فراهم کرد (ابن جبیر، بیتا، ص27).
3-1-4-2. ايجاد و حفظ خانوادهها
در شریعت اسلامی ترغیبهای زیادی برای حفظ نسل شده است، در گذشتهها تشکیل خانواده نسبت به امروز، خیلی آسان بود و با کمترین امکانات زندگی طرفین رضایت داشتند و توانمندی ازدواج آسان و ابتدائي بود. در این مورد پيامبر (صلیالله عليه و سلم) میفرمایند: «مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْكُمُ الْبَاءَةَ، فَلْيَتَزَوَّجْ» (نسائی، 2001 م: ج5، ص150): «هرکس از شما که توانایی ازدواج را داشته باشد بايد که ازدواج نمايد». ولی امروز هزینههای سرسام آور ازدواج باعث شده است که دختران و پسران زیادی بدون ازدواج باقی بمانند، در صورت عدم تشکیل خانواده، افزون بر اینکه نیروی انسانی یک کشور کاهش مییابد، فساد اخلاقی و بی عفتی دامن آن جامعه را میگیرد، در حالیکه قرآن کریم در مورد ضرورت حفظ عفاف و پرهيز از حریمشکنی میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ… وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظوُنَ. إِلاَّ عَلَي أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ. فَمَنْ ابْتَغَي وَرَاءَ ذَلِكَ فَاُوْلَئِكَ هُمْ الْعَادُونَ» (مؤمنون: 1 و 5-7): «براستي كه مؤمنان رستگار شدند و همانان كه پاكدامنند، مگر در مورد همسرانشان يا كنيزاني كه به دست آوردهاند، كه در اين صورت بر آنان نكوهشي نيست. پس هر كه فراتر از اين جويد، آنان از حد در گذرندگانند».
هرگاه در جامعهای بخاطر بیکاری و بلند بودن هزینهی ازدواج، فساد اخلاقی گسترش پیدا کند و اثر عدم کنترل شهوت منجر به قتل و خون ریزی شود، حفظ نسل که یکی از اهداف اساسی و ضروری شریعت اسلامی است مختل شود، در این حالت برای نجات جامعه از شهوتپرستی و اثرات مهلک آن، بنیادهای خیریه و وقفیه، هزینه ازدواجهای گروهی را پراخت نمایند و یا اینکه از طریق صندوقهای قرض الحسنة زمینه ازدواج دختران و پسران جوان را مساعد نمایند، پس وقف در حفظ نسل کمک و مساعدت مینماید (السعد، ۲۰۰۹م، ص۵۰). یکی از مهمترین آثار نظام وقف این است که فاصلههای اجتماعی را کاهش میدهد، روابط اجتماعی را مستحکم نموده و روح دنیاگرایی و طبقات اجتماعی را از بین میبرد؛ زیرا نظام وقف در تمدن اسلامی در واقع توزیع عادلانه ثروت بین افراد جامعه اسلامی و عدم حبس آن به دست تعداد محدود و مشخص است که این عمل از رقابتهای مادی که به مصلحت جامعه نیست و از به وجود آمدن طبقات اجتماعی جلوگیری مینماید، که نتیجه فاصله طبقاتی نا امنی و خشونت بین افراد جامعه است. در نظام وقف و انفاق از طریق اوقاف نقش اساسی و تأثیرگذاری عمیقی بر جنبههای اخلاقی و رفتاری جامعه در تمدن اسلامی وجود دارد، همیشه در نظام اخلاقی اسلامی جلوگیری و وقایه از منحرف شدن انسانها و گرفتاری آنان به رذایل اخلاقی یک اصل مهم بهحساب میآید، بهطور مثال اگر نانآور خانوادهای وفات نماید و یا مفقودالاثر و … گردد در این حالت برای حفظ و نگهداری جامعه و خانوادهها از اموال وقفی نیازهای آنان را تأمین کرده شود تا برای رفع نیازهایشان دست به فساد اخلاقی نزنند. و همچنان از طریق اوقاف به نیازهای اسیران مسلمان و خانوادههای آنها، برای رفع نیازها و تعلیم و تربیت محبوسین، ادای دین کسانیکه توانایی پرداخت آن را ندارد و غیره رسیدگی شود (احمد، 1415ق، ص256).
3-1-4-3. بانک خون
بانک خون عبارت از مخزن و یا مکانی مخصوصی است که در آن انواع گروههای خونی اهداء شده را در داخل سردخانهها نگهداری میشود و در موقعهای ضرورت از آن استفاده مینمایند (الطیار، ۱۴۱۴ق، ص۲۳۲). در زمانهای گذشته این عمل رایج نبود، ولی در جنگ جهانی اول و دوم نقل و انتقال خون به مجروحین جنگی، جان بسیاری را نجاد داد، سپس به دنبال آن بانکهای خون ایجاد گردید (الموسوعة العربیة العالمیة، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۳۶۴). رابطه وقف و ایجاد بانک خون قرار ذیل است:
الف- در برخی حالات وضعیت فوری پیش میآيد که فقط خون آماده شده در بانکهای خون برای حفظ جان شخص مجروح لازم میشود، جمع کردن خون در بانک خون زمان نمیگیرد؛ زیرا در این عملیهی خون گرفتن غیز از بانکهای خون، در گام نخست سلامت شخص خون دهنده تشخصیص داده میشود و ضررهای جانبی آن سنجیده شده و سپس خون گرفته میشود و… همهی اینها زمان گیر است، اگر بانکهای خون آماده ساخته نشود، ممکن برخی مریضان از اثر کم خونی تلف شوند (نسیمی، بی تا: ص۷۹)
ب- اسباب و انگیزههای ایجاد بانک خون در این عصر زیاد است. از جنگهای متوالی تا حوادث رانندگی و از امراض کشنده تا ویروسهای بی درمان، همهی اینها در عرصهی طبابت به خون محتاج میشوند، پس لازم است که مردم به گونهی تبرع به بانکهای خون، خون اعطاء نمایند و سپس در سردخانههای مجهز خونها نگهداری شود تا از انواع نابسامانی های که جان مردم را به خطر مواجه میسازد، حفظ کرده شود (علی أنس، بیتا، ص۱۰۳؛ فهمی، ۱۴۰۸ق، ص۲۴). از همین جهت فقهای معاصر اتفاق دارند که ایجاد بانکهای خون هیچ مشکل شرعی ندارد، مجلس هیئة کبار علمای ممکلت عربستان سعودی فتوی صادر کردند که: ایجاد بانکهای خون، جهت جمعآوری خونهای هدیه شده و رسیدگی فوری به مریضان عاجل بدون عوض مالی، کار پسندیده است که مصلحت عامه آن را میخواهد و لکن علماء دو چیز را شرط مینمایند: یکی اینکه هدف از ایجاد بانک ربح مادی نباشد. دوم اینکه بانکهای خون مقابل مالی از مریض و اولیاء امور نگیرند (السکری، ۱۹۸۹م، ص۱۸۵). بدون تردید در این عصر، وقف نمودن اموال برای بانکهای خون جهت حفظ جان مردم در حقیقت بر آورده کردن یکی از مقاصد ضروری شریعت اسلامی میباشد. در موارد متعدد و گوناگون از نبودن و یا کم بودن خون، مریضان زیادی جان دادهاند و همچنین اهداف شریعت جلب مصالح و دفع مفاسد است، به سبب ایجاد بانکهای خون از مفسده؛ یعنی وفات مریضان زیادی جلوگیری میشود و مصالح؛ یعنی حیات آنها برگردانیده میشود (الننشة، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۵۹). همان طوریکه در مباحث فوق اشاره شد، تمدن نوین اسلامی افزون بر اینکه سهولتهای زیاد دارد، با قضایای پیچیده نیز درگیر میباشد. در گذشته اگر کسی بر اثر کم خونی وفات مینمود، هیچ خردهای بر نظام پژشکی گرفته نمیشد، ولی در تمدن جدید همهی این موارد مورد باز پرس قرار میگیرد، از همین جهت میطلبد که تمدن نوین اسلامی از فرصتهای تمدنی مثل وقف در عرصههای پژشکی استفاده نماید و جان مردم را نجات بدهد.
3-1-5. وقف و حفظ مال
حفظ اموال و دارائی مردم یکی از اهداف شریعت اسلامی است و شریعت اسلامی برای کسب آن راههایی را مشروع گردانیده است و کسی که از غیر راه مشروع آن را به دست بیاورد، برای مرتکتبین آن مجازاتهایی را وضع کرده است که بعضی آنها حدود و برخی دیگر آنها را تعزیرات میگویند و همچین کسی مال دیگری را تلف کند، شارع جبران خسارت را لازم گردانیده است (زلمی، ۱۳۹۴ش، ص۲۱۶). در نظام اسلامی مال یکی از ضروریات زندگی است که حاجات و نیازهای فردی و عمومی انسانها به وسیله آن منتفی میشود، اسلام مکتبی است که در بعد مال و دارائی نه آن افسارگسیختگی در مورد مالکیت و فعالیتهای اقتصادی در نظام سرمایهداری را که موجب آن همه فساد و فحشاء و… شده و فقر را نیز ریشه کن نکرده است، تأئید میکند و نه آن محدودیت در مالکیت فردی را که در نظام سوسیالیستی مورد توجه است، می پذیرد و نه تلفیقی از آن دو، بلکه نظامی کاملا مستقل است که به همه ابعاد وجودی انسان توجه کامل دارد و معایب و نواقص هیچ یک از این نظامهای اقتصادی را ندارد و دیدگاه آن نسبت به انسان با دیدگاههای دیگر مکاتب متفاوت است (حائری، ۱۳۸۰ش، ص۳۹۷). طبق آموزههای دینی نباید تمام داراییها نزد یک طبقه خاص باشد، چنانچه قرآن کریم میفرماید: «كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاء مِنكُمْ» (حشر: ۷): «تاميان توانگرانتان دست به دست نشود».
در ادبیات مقاصدی حفظ اموال شهروندان جامعه یکی از اهداف مقاصد دین است، برای اینکه در جامعه اموال ثروتمندان از طرف تهیدستان و کسانی دیگر مورد حمله و تجاوز قرار نگیرد؛ یعنی انسانهای گرسنه به اموال ثروت مندان به شکل غیر قانونی دست درازی نکنند و اموال آنها امنیت داشته باشد، در گام نخست برای جلوگیری از نا امنی اموال و دارائی جامعه، در کنار سایر عوامل دیگر، نهاد وقف نیز از دو راه میتواند در این مورد مؤثر قرار بگیرد.
الف- نفس استقلال اقتصادی و رشد و توسعه اقتصادی (مبتنی بر موازین اسلامی) به طور طبیعی موجب رفاه عمومی و زدودن و حداقل کاهش چمشگیر فقر و محرومیت و آثار شوم آن در جامعه شود.
ب- اکثر اموال وقفی با نگاه مقاصدی و درون نگری در طول تاریخ اسلامی مواردی هستند که به رفاه عمومی، فقر زدایی و عدالت اجتماعی مربوط میشوند. فقر زدایی به معنای واقعی کلمه و در مرحله بعدی تحقق رفاه عمومی در سطح معقول است (حائری، ۱۳۸۰ش، ص۳۹۷). از این رهگذر میان وقف و مقصد حفظ اموال ارتباط ضروری بر قرار ميگردد، وقف زمینه امنیت اموال و دارائی مردم را مساعد می نماید؛ چون به اندازه توان نهادهای وقفیه به حاجت نیازمندان رسیدگی میکند.
3-2. وقف و حاجيات درتمدن نوین اسلامی
حاجیات آن دسته از احکام فقهی هستند که نیازهای عمومی زندگی مردم را تأمین میکنند، اين نوع مصالح يا مقاصد همان نوع ارزشها و اهدافياند که انسانها در راستاي رفع مشقت از زندگي عمليشان، نيازمند تحقق آنها هستند. فقدان يا عدم تحقق آنها، اگرچه زندگي عملي انسانها را به اندازه فقدان مصالح يا مقاصد ضروري، متضرر نميسازد، اما انسانها را عملاً با مشقتها و مشکلات مواجه مينمايد. بدين ترتيب مقاصد يا مصالح از اين نوع، شامل تمام عوامل و اسباب رفع حرج و مشقت، عوامل و اسباب تخفيف در تکاليف و بالآخره اسباب آسانسازي در تعامل و زندگي ميباشد. گسترهي اين نوع از مقاصد، عبادات، معاملات و جنايات است و به اصلي و فرعي تقسيم ميشود (زحیلی، 1421ق، ج2، ص772). و در مجموع میتوان گفت که فوائد حاجیات عبارت از رفع حرج از مکلفین و حمایت از ضروریات است که به وسیلهی آن چیزهای که باعث تأثیر منفی در ضروریات است، دفع میشود (شاطبی، 1997م، ج2، ص16؛ مقدسی، بیتا، ج1، ص413). نقش وقف در حاجیات این است که مشکلات و مشقتها، تنگناهای زندگی شهروندان را رفع و دور نماید. حاجیات زندگی انسانها بر اساس ظروف و عصر متفاوت و گوناگون است، لذا در این مبحث به برخی از مهمترین آنها ضمن یک دستهبندی، اشاره میشود:
3-2-1. وقف و حاجت حفظ دین
هرگاه جامعه در حوزه دین و اساسات اخلاقی فردی و اجتماعی مشکل داشته باشد، از طریق استفاده از منافع وقفی مشکلات آنها مرفوع میشود، در اکثر کشورها تعلیم و تربیت رایگان است و دولت خدماتی را انجام میدهد که قانون تعیین کرده است، در حالی که در برخی رشتهها نیاز به کلاسهای بیشتر خارج از دانشگاه و یا نیاز به یادگیری زبان دیگری احساس میشود، در این صورت سازمانهای وقفی برای تکمیل خلاءهای دانشپژوهان با استفاده از اموال وقفی برنامههای درسی تشکیل میدهند (العمر،۲۰۰۰م، ص۲۸). و همچنین حاجیات متعلق به دین مربوط مساجد میشود، مسجد به عنوان یک نهاد دینی دارای نقشهای مؤثر و سازنده در عرصههای تربیتی، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و سیاسی دارد. در برخی شهرها و اکثر روستاها و قصبات در کشورهای اسلامی مساجد شان ابتدائی و امکانات مناسب ندارند و از همین جهت در پیاده کردن اهداف اساسی مساجد، مردم در مشقت و تکلیف قرار میگیرند. بنابر این، نهادهای وقفیه برای رفع مشقت و سختیهای مردم اقدام به همکاری مینماید و از آنجائی که اکثر آموزشها رایگان نیست، پس نهادهای وقفیه برای فقیران زمینهی آموزش و پرورش را در مدارس و مراکز آموزشی فرا هم میکند، بلکه برخی اوقات در بخش آموزش و پرورش برای رفع نیازهای زندگی فقیران تخصیص یافته است و صاحبنظران زیادی از این مراکز در جامعه اسلامی تقدیم شدند (شوقی، 1415ق، ص136). ابن خلدون زمانی که از وضع اجتماعی قاهره در زمان حکومت صلاح الدین ابوبی نقل میکند، میگوید: ساختن مدارس و خانقاهها از اموال وقفی زیاد شد و دانشجویان برای فراگیری علم و دانش از گوشههای جهان اسلام به قاهره رفتوآمد داشتند که سبب گسترش علوم و فنون و گشایش اجتماعی و انتقال مدنیت و عدم تمرکز آن در یک کشور و منطقه در جهان اسلامی گردید (ابن خلدون، 1986م، ص276).
3-2-2. وقف و حاجت صحت
در مورد حاجیات متعلق به حفظ حیات، از قبیل صحت، وقایه، علاج و تداوی امراض گوناگون نقش نهاد وقفیه این گونه تبارز میکند. معمولا بمیارستانهای دولتی به دلیل کم بودن بودجه، هزینهی کارمندان و پژشکان به مشکلات عدم خدمت رسانی صحی مواجه شوند و امکان از بین رفتن بیمارها وجود دارد، به وسیله اعطای اموال موقوفه جبران و رسیدگی بیشتر صورت میگیرد. و همچنین رسیدگیهای لازم برای کودکان و بیوهها و سایر اقشار تنگ دست جامعه به وسیلهی نهاد های وقفیه انجام میگیرد.
3-2-3. وقف و حاجت حفظ اموال
حاجیات متعلق به اموال که شارع آن را در عقود و شرایط آن توسعه داده است؛ مثلا تجارت بدون داشتن مغازه سخت است، ولی غیر ممکن نیست، برای رفع حرج و مشقتهای تاجران، برخی مکانها برای حمایت از تاجران وقف کرده شود. (السعد، ۲۰۰۹م، ص۵۰).
3-2-4. وقف و حاجت حفظ نسل
حاجیات متعلق به حفظ نسل زیاد و پر شمار است. از آن جمله ایجاد مدارس غیر مخلتط پسران و دختران در جامعه اسلامی است، هرچند برخیها معتقدند که تعليم و تربيت مختلط با عدالت و انصاف سازگارتر است و همه از فرصتهاى تحصيلى و امكانات آموزشى، به يك اندازه استفاده مىبرند، ولی شرایط برخی مضامین ایجاب میکند که به خاطر تفهیم بیشتر دروس، صنوف جداگانه برگذار شود و از منظر اکثر اندیشمندان اسلامی در سایر مضامین، مقاصد و اهداف شریعت میطلبد که صنوف پسران و دختران جداگانه باشد؛ چون دانشگاه مکان کسب علم و دانش است و دانشجویان باید این مکان را مقدس بشمارند و فقط برای آموختن علم در این محل حضور پیدا نمایند، چنانچه خداوند متعال میفرماید: «وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ» (احزاب: 53): «و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را به عنوان عاریه (امانت) از همسران پیامبر درخواست میکنید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است».
برخی اندیشمندان اسلامی اختلاط پسران و دختران را با قید و قیود اجازه دادهاند، ولی به نظر میرسد که از باب سد ذرایع یکجا بودن پسران و دختران در یک محیط پرده حیاء و عفت را آهسته آهسته کنار میزند و باعث بوجود آمدن فساد در جامعه میشود. برای اینکه جامعه دارای نسل تحصیل کرده و در عین حال سالم از فساد اخلاقی باشد، نهاد وقف برای تحقق آن هزینه مینماید (السعد، ۲۰۰۹م، ص۶۷).
3-2-5. وقف و حاجیات متعلق به عقل
انسان با خصیصهی عقل از سایر موجودات امتیاز یافته است و پیشرفتها و اکتشافات سرسام آور حاصل عقل انسان است. پیشرفت و ترقی هر تمدن به میزان پیشرفت عقل و خرد گردانندگان آن تمدن است. از همین جهت یکی از اهداف تمدنی دین، حفظ عقل انسان است. چیزهای که عقل انسان را از بین ببرد، جلوگیری از آن از ضروریات دین است، ولی مواد مخدر و سایر مسکرات دیگری که وجود آن در جامعه انسانها را مرحله به مرحله از قوه عاقله دور مینمایند از حاجیات متعلق به عقل است (زلمی، ۱۳۹۴ش، ص۲۱۹) و از آن جائی که عقلانیت یکی از مبانی و پایههای اساسی تمدن نوین اسلامی است، نهاد وقف زمینه و بستر را مساعد مینماید تا شهروندان جامعه اسلامی از دام چیزهای که عقل انسان را به خطر میاندازد، در امان باشند. در حقیقت نظام وقف برای تحقق استقرار جامعه و از بین بردن روح ناامنی و خشونت بر اساس مساوات بین افراد جامعه است. افراد جامعه از امکانات آن برخور دار میشوند، نهاد وقف در عرصه آموزش و پرورش در مدارس و مراکز آموزشی و رفع نیازهای زندگی فقیران کارهای پسندیده انجام داده است و صاحب نظران و خرد اندیشان زیادی از این مراکز در جامعه اسلامی تقدیم شدند (شوقی، 1415ق، ص136).
3-2-6. وقف و حاجیات متعلق به حفظ آبرو و عزت نفس
هرچند وقف اموال بدون اینکه به سازمان وقف ثبت کرده شود، مشکل شرعی ندارد، ولی فلسفه و حکمت وقف این است که برای تمام مردم خدمت رسانی کند، میان ثروت مند یا فقیر تفاوتی وجود ندارد؛ زیرا حقیقت و ذات وقف این است که بر تمام بشریت خدمت رسانی کرده شود؛ در تاریخ تمدن اسلامی آمده است که در برخی وقتها سزاوار ترین افراد در باب وقف اهل کتاب و سایر ملتها بودند (سرجانی، ۲۰۱۰م، ص۵). در تمدن نوین اسلامی تأکید میشود که وقف اموال از طریق نهاد وقف صورت بگیرد، شاید برخیها بپندارند که چرا اموال را مستقیما به نیاز مندان و یا راههای عام المنفعه به مصرف رسانده نشود؟ نکته ظریف این است که کار سازمانی نسبت به کار فردی در جامعه تأثیر بیشتری دارد و از سوی دیگر بهره برداری کنندگان از منافع و عایدات موقوفات مستقیما با واقف روبرو نمیشوند، از این جهت باعث اندکترین خجالت و تحقیر افراد قرار نمیگیرند و عزت نفس افراد کاملا محفوظ میماند و از سوی دیگر اهداف و برنامههای اجتماعی آن باقی و ماندگار تر میشود (الضحیان، 1420ق، ص18).
3-3. وقف و تحسينيات در تمدن نوین اسلامی
اين نوع مقاصد يا مصالح همان ارزشهايي هستند که در بخشهاي مختلف زندگي، مورد پسند عقل سليم انساني بوده و مقتضاي مروت و انسانيت ميباشند، مرکز و محور تجمع آنها عمدتاً بخش مکارم اخلاقي و رعايت روشهاي پسنديده در بخش عبادات و معاملات هستند. فقدان و عدم تحقق اينگونه ارزشها اگرچه زندگي عملي بشر را در حد فقدان يا عدم تحقق مقاصد يا مصالح از نوع ضروري و احتياجي گرفتار چالش و خطر نميسازد، اما حيات انساني را از رفتار سازگار با فطرت سليم و عادات کريمه انساني دور مينمايد. مانند به دست کردن انگشتر و استعمال بوی خوش، که وجود آنها برای زندگی ضرورت نیست و سبب رفع مشقت و حرج نیز نمیگردند (جناتی، 1370هـ ش، ص335). قلمرو تحسينيات نيز عبادات، معاملات و جنايات است كه به اصلي و تكميلي قابل تقسيم است. فوائد تحسینیات را میتوان این گونه بیان داشت: یکی به وسیله تحسینیات کمال و جمال و حسن اخلاق و نظام بدیع امت اسلامی آشکار میشود تا مرغوب دیگران برای دخول به امت اسلامی قرار گیرد (ابن عاشور، 2004م، ص82). دوم تحسینیات خادم حاجیات و ضروریات هستند و سوم اینکه اختلال در تحسینیات، باعث اختلال در حاجیات میشود (شاطبی، 1997م، ج2، ص17). در تحسینیات جنبههای زیبایی، تزیین و تکمیل وجود دارد، اعتبار و عدم اعتبار آن مساوی است و لکن اعتبار و ترجیح نیکویی و زیبایی به سود و نفع طبعیت و سرشت آدمی است؛ زیرا بشریت همیشه دنبال افزودن حسن و جمال در کار خود میباشد، مثلا در تحسينات متعلق به وقف، شخض وقف كننده افزون بر خانه و منزل وقفی لوازم و اشیاء زینتی آن را نیز وقف میکند، تا شخص استفاده کننده علاوه بر رفع ضرورت خود، از زیبایی آن نیز لذت ببرد. وقف در رشد صنعتهای اقتصادی و رشد تمدن در عرصه معماری نقش ارزندهای را ایفاء میکند. در اکثر مساجد مسلمانان از صنعت قندیل و گنبد سازی تا سایر تزیینات بکار گرفته شده است و همچنین بخاطر اینکه اعراب مسلمان فرهنگ و ثقافت غیر عربها را بدانند، هزینههای آن از طریق وقف تأمین میشود. تمام موارد فوق جنبهی تحسینیات را پوشش میدهد که در آن راحتی و زیبایی زندگی مردم از طریق اموال وقف تأمین میشود (السعد، ۲۰۰۹م، ص۵۳).
۴. نتیجه گیری
از مطالعه مطالب فوق به دست میآید که یکی از اموالی که در جامعه، دارای مالک خاص نیست و استفاده از آن، حفظ و تصرف در آن دارای احکام فقهی خاص است، بلکه از نظر فقهی، طبق برخی شرایط و حالات تصرف در آن جايز است، اموال وقفی است. در این تحقیق روی مصارف اموال وقفی با رویکرد مقاصدی بحث شده است؛ زیرا وقف یکی از عقودی است که مقاصدی شرعی را برآورده میکند، هرگاه وقف در جامعه اسلامی با رویکرد مقاصدی انجام بگیرد، از ارزش بالایی برخوردار خواهد بود و ثمرات ارزندهای خواهد داشت که بر هیچ کس پوشیده نیست. وقف در حفظ مقاصد پنجگانهی شریعت؛ حفظ دین، حفظ نسل، حفظ عقل، حفظ مال و حفظ عرض که از مقاصد ضروری شریعت است، نقش ارزنده دارد و همچنین حاجیات و تحسینیات با وقف رشد و ترقی میکند. در هر باب شرعی که در آن حفظ مقاصد شریعت لحاظ کرده شود، در آن باب وقف نقش ارزنده دارد.
روش پسندیده وقف با تأثیر پذیری از جهان بینی اسلامی استوار است و در سرزمینهای اسلامی نقش وقف در مساجد، تکیهخانهها، حسینیهها، مدرسهها، نظامیهها و در ایجاد و بازسازی اینها و تأمین معیشت زندگی خادمین اینها و دست گیری فقراء، بینوایان و سایر موارد دیگر جهت رفاه و آسایش مردم در تمدن اسلامی انجام گرفته است و تمدن نوین اسلامی که در برابر تمدن سکولار غرب قرار دارد، مصادیق و موارد روش جمعآوری موقوفات، روش مصارف، روش اداره و حسابدهی به مردم افزوده شده است. شریعت اسلامی این ظرفیت وقف را ایجاد نموده است تا تمدن نوین و قدیم از آن طبق شرایط خود استفاده نمایند، ولی در تمدن نوین اسلامی وقف حصارهای استنباطی قدیم را باید بشکند، تا در عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… نقش تمدنی خود را بازیابی کند و یکی از این بازیابیها حرکت با رویکرد مقاصدی است.
بررسیها نشان میدهد که در گذشته نهاد وقف در امور مسلمانان نقش خیلی مؤثر و فعال داشته است، ولی امروز این تمرکز کمتر وجود دارد و شناخت ما نسبت به فلسفهی وجودی وقف دچار کاستی شده است. از همین جهت پیشنهادات دیل برای نهادینه شدن نهاد وقف در تمدن نوین اسلامی مطرح میگردد:
پیشنهادات:
۱. در باب وقف کسی فتوی میدهد و از مصارف وقف پرسیده میشود، باید با نگاه مقاصدی اصدار فتوی نماید.
۲. دانشگاههای علوم اسلامی از دانشجویان مطالبه نمایند که رسالههای علمی شان را در مورد وقف بنویسند.
۳. همایشهای علمی- پژوهشی برگذار گردد و در محورهای متعدد وقف مقاله نوشته شود، تا این مفهوم در تمدن نوین اسلامی نهادینه شود.
۴. تحلیل مبانی بنیادهای وقفی و نقش آنها در تمدن نوین اسلامی.
۵. تأسیس سازمان بین المللی اوقاف در سطح دنیا مانند صندوق بین المللی پول.
۵. منابع
- قرآن کریم
- ابن الخوجة، محمد الحبیب، لمحة عن الوقف والتنمیة فی الماضی والحاضر/ ندوة اهمیة الاوقاف الاسلامیة فی عالم الیوم، ۲۰۰۱م.
- ابن جبیر، رحلة ابن جبیر، بیروت، دار صادر، بیتا.
- ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، مقدمۀ ابن خلدون، بیجا، دیجیتال، 1394هـ ش.
- ابن عاشور، محمد الطاهر بن محمد، مقاصد الشرعیة الاسلامیة، تونس، دار التونسیة للتوزیع، ۱۹۷۸م.
- ابن قدامة، موفق الدین عبد الله بن احمد مقدسی، المغنی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۴هـ ق.
- الابیانی، محمد زاید، مباحث الوقف، چاپ سوم، قاهره، عبدالله وهبه الکتبی، 1343 هـ ق.
- اکبری، محمد تقی، فرهنگ اصطلاحات علوم و تمدن اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهش های آستان قدس، 1370هـ ش.
- بخاری، محمد بن إسماعيل، صحیح البخاری، چاپ اول، بیروت، دار طوق النجاة، 1422هـ ق.
- پل فولیکه، فلسفه عمومی، ترجمه یحی مهدوی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۶هـ ش.
- توین بی، آرنولد، تحقیقی در باب تاریخ، ترجمه وحید مازندرانی، بیجا، انتشارات توس، 1356هـ ش.
- جرجانی، علی بن محمد الشریف، کتاب التعریفات، بیروت، مکتبه لبنان، 1413هـ ق؛ مصر، مطبعۀ خیریۀ جمالیۀ، 1306هـ ق.
- جوهری، اسماعل بن حماد، الصحاح، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، چاپ چهارم، بيروت، دار العلم للملايين، 1990م.
- خادمی، نور الدین، علم المقاصد الشرعیة، ترجمه سهیلا رستمی، تهران، نشر احسان، ۱۳۹۷هـ ش.
- الخطیب، عزالدین، «مشروعیة الوقف وطبعیته وانواعه ومشکلات وحلول»، مجلة هدی الاسلام، شماره۹، سال ۱۳۹۸هـ ش.
- الدراجی، احمد، الربط والزوایا والتکایا البغدایة فی العهد الثمانی، بغداد، دارالشروق الثقافیة، ۲۰۰۱م.
- دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1377هـ. ش.
- دیکسون، عبدالأمیر، دراسات فی تاریخ الحضارۀ العربیۀ، بغداد، جامعۀ بغداد، 1980م.
- راغب اصفهانی، حسين بن محمد بن المفضل، معجم مفردات الفاظ القرآن، محقیق ندیم، مرعشی، دمشق، دارالقلم،1413هـ ق.
- ریاحی سامانی، نادر، نقش وقف در تأمین نیازهای روز، چاپ اول، تهران، سفیر صبح، 1382 هـ ش.
- ریسونی، احمد، اهداف دین از دیدگاه شاطبی، ترجمه سید حسن اسلامی و سید محمد علی ابهری، چاپ اول، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1376هـ ش.
- زحیلی، وهبه، الفقه الاسلامی وادلته، دمشق، دار الفكر، بیتا.
- زلمی، مصطفی ابراهیم، اصول فقه كاربردی، ترجمه احمد نعمتی، تهران، نشر احسان، 1394 هـ ش.
- السباعی، مصطفی، من روائع حضارتنا، بیروت، دارالکتب الاسلامی، ۱۹۷۸م.
- سبکی، علی بن عبدالکافی، الابهاج فی شرح المنهاج، تحقیق احمد جمال زمزمی، چاپ اول، مکه مکرمه، دار البحوث للدراسات الاسلامیه وإحیاء التراث، بيتا.
- سرجانی، راغب، روائع الاوقاف فی الحضارة الاسلامیة، بیجا، الشرکة نهضة مصرللطباعة والنشر والتوزیغ، 2۰۱۰م.
- السعد، احمد محمد، «الملامح الاساسیة بین نظام الوقف والاقتصاد»، مجلة مؤنة، الاردن، العدد ۸، ۲۰۰۳م.
- السعد، احمد محمد، المقاصد الشرعیة للوقف، المؤتر الثالث للاوقاف بالمملکة العربیة، الجامعة الاسلامیة، ۲۰۰۹م.
- السعدی، عبدالملک، الوقف وأثره فی التنمیة، بغداد، الدارالوطنیة،۲۰۰۰م.
- السکری، عبدالسلام، نقل وزراعة الاعضاء الادمیة من منظور اسلامی، بیجا، الدار المصریة للنشر والتوزیع، ۱۹۸۹م.
- السید، عبدالملک، الدور الاجتماعی للوقف، جدۀ، الحلقة الدراسیة لتثمیر ممتلکات الأوقاف، ۱۴۰۴هـ ق.
- الشاطبی، إبراهيم بن موسى اللخمي، الموافقات في أصول الفقه، تحقيق عبد الله دراز، چاپ اول، قاهرۀ، دار ابن عفان، 1417هـ. ق.
- شوقی، احمد دنیا، اثر الوقف فی انجاز التنمیه الشامله، ریاض، مجله البحوث الفقهیه المعاصره، 1415هـ ق.
- طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1390هـ ق.
- طرابلسی، ابراهیم بن موسی، الإسعاف فی احکام الوقف، بیروت، دارالرائد العربی، ۱۴۰۱هـ ق.
- الطیار، عبدالله بن محمد، البنوک الطبیة البشریة واحکامها الفقهیة، الریاض، دار الوطن، ۱۴۱۴هـ ق.
- عالمی، سید علی رضا، «رهیافتی بر تمدن و تمدن اسلامی از دیدگاه سید حسین نصر»، مجله تاریخ و تمدن اسلامی، سال سوم پائیز و زمستان، 1386 هـ ش.
- عباسی، رسول و بابک علیا دونیقی، «کتاب وکتابخانه در تمدن اسلامی وجایگاه آن در ایران»، مجلهی پژوهش نامه تاریخ، بیتا.
- علمداری، کاظم، بحران جهانی و نقدی بر گفتگوی تمدنها، بیچا، بیجا، نشر توسعه، 1381هـ ش.
- علی أنس، بنوک الدم فی الکویت، مجلة العربی، العدد۱۹، بیتا.
- العمر، اسهام الوقف فی العمل الأهلی والتنمیة الاجتماعیة، الکویت، الامانة العامة للأوقاف، ۲۰۰۰م.
- غزالی، ابوحامد محمد بن محمد، المستصفی فی علم الأصول، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1417هـ ق.
- الفوزان، صالح، الفتاوی، المتعلقة بالطب واحکام المرضی من فتاوی، الریاض، دار المؤید، ۱۴۲۴هـ ق.
- فهمی، واحمد، حکم العلاج بنقل دم الانسان او نقل اعضاء او اجزاء منها، مجلة المجمع الفقهی، ۱۴۰۸هـ ق.
- قرائی مقدم، امان الله، جامعه شناسی آموزش وپرورش، تهران، انتشارات کتابخانه فروردین، ۱۳۷۵هـ ش.
- قشیری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- الکرکی، علی بن حسن، جامع المقاصد، قم، مؤسسة آل بیت،۱۴۱۰هـ ق.
- المصری، رفیق، الاوقاف فقها واقتصادا، دمشق، دار المکتبیة، ۱۴۲۰هـ ق.
- مصطفوي، حسن، التحقيق في كلماتالقرآن، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1360هـ ش.
- معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، انتشارات اَدِنا، 1386هـ ش.
- مناع، قطان، التشریع والفقه فی الاسلام، قاهره، مکتبة وهبة، 2001م.
- الموسوعة العربیة العالمیة، الریاض، مؤسسة اعمال الموسوعة للنشر والتوزیع، ۱۴۱۹هـ ق.
- موسوی، سید محمد جمال، بررسی مقایسهای عوامل سقوط تمدنها از دیدگاه ابن خلدون و توین بی، قم، مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی (ص)، 1393هـ ش.
- مهینی، محمد علی، گفتگوی فرهنگ و تمدن ها، تهران، نشر ثالث، 1379هـ ش.
- النسائي، أحمد بن شعيب أبو عبد الرحمن، سنن النسائي الكبرى، چاپ اول، بيروت، دار الكتب العلمية، 1411هـ ق.
- الننشة، محمد بن عبدالجواد، المسايل الطبیة المستجدة فی ضوء الشریعة الاسلامیة، من سلسلة اصدارات مجلة الحکمة بربطانیا، ۱۴۲۲هـ ق.
- وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیة، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، کویت، دار السلاسل، 1404-1427هـ ق.