به مناسبت سالروز سعدی شیرازی
یکم اردیبهشت سالروزگرامی داشت از استاد سخن سعدی شیرازی است.
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
عشق و مسیر وحدت بخشی در اندیشه سعدی
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست
یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن
سعدی در قرن هفت ظهور کرد؛ قرن فاجعه حمله مغول به ایران است. او با جامعه ی جنگ زده، ستم و خشونت دیده، مواجه بود.
سعدی در قرنی که ظلم و ستم اوج می زد، شعر عاشقانه میسراید تا پیوند عمیق میان آدمیان بدهد. زیرا کار عشق وحدت بخشی است.
عشق ما را پی کاری به جهان آوردست
هدف این است که مشغول تماشا نشویم
عشق مرز نمی شناسد و انسان ها را از کشورها و سرزمین های مختلف باهم پیوند میدهد و سعدی، خلاقیت خود را مصروف آمیزش عشق و اخلاق در شعرش کرده است. فرموده:
“از هر چه می رود سخن دوست خوش ترست
پیغام آشنا نفس روح پرورست…”
سعدی مرد متدین بود و در جامعه ی دینی زندگی میکرد که محوری آن توحید است. او به وسیله عشق، مسیری برای معرفی توحید قرار داده تا آن را نهادی کند.
توحید در حقیقت وقف کردنِ خود برای خداست:
روی از خدا به هر چه کنی شرک خالص است
توحید محض کز همه رو در خدا کنیم سعدی
یا به قول اقبال لاهوری:
یک شو و توحید را مشهود کن
غائبش را از عمل موجود کن
(اقبال لاهوری)
به تعبیر ابوالحسن خرقانی: «هر چیزها را ببوییدم بوی آن چیز برآمد؛ مؤمنان را بوی حق برآمد.» (تذکرهالاولیا)
گفتمش در دلِ من لات و منات است بسی
گفت این بتکده را زیر و زبر باید کرد
(اقبال لاهوری)
سعدی نمادی از ایمانداری، دلباختگی، فرزانگی،خردمندی و فرهیختگی است.
در این شعر اوج انسانیت، اخوت، برادری و فرزانگی آن فرزانه در اوج کمال، مشهود است:
«بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی»
صبغتالله احمدی(1402/2/1)