نویسنده: استاد عزیز احمد حنیف
در مباحث دینی، میان چهار طایفه باید تفکیک کرد: ملا، عالمِ دین، منتقد و روشنفکر دینی.
ملا، فردیست که در حوزهی دین بهگونهی غیر تخصصی تحصیل کرده است و معمولاً عامهی مردم را در بخش عبادات و ظواهر شریعت همچون نماز، روزه، وضو، تیمم، آداب و فضایل و… ارشاد میکند و با نقل قصهها، روایتها و گاهی فکاههها مجالس و مناسبتهای مردمی را مدیریت مینماید و افراد بیسواد و کمسواد را شیفتهی زبان و ظواهر خود میسازد و معمولاً از راه دین ارتزاق میکند. ملاها در جوامع سنتی، در سطح یک قشر اجتماعی مشخص اند و میتوانند برای دنبال نمودن اهداف شان گروه یا سازمان تشکیل دهند.
عالِم دین، شخص تحصیلیافته و متخصص است که بهخاطر درک رسالتِ دینی خویش در برابر مردم، با پیروی از سنت انبیای الهی، وابستگی مالی بهمردم ندارد و دین را با ویژگیهای کلی آن با استفاده از روشهای دعوتی نرم و حکیمانه از طریق زبان و قلم بهمردم معرفی میکند. تعداد علمای دین نسبت بهملاها در جوامع اسلامی کم است و برای اهداف دعوتی شان میتوانند انجمنها، مراکز پژوهشی و مراجع افتا تشکیل دهند.
منتقد دینی شخصیست که در برابر دیدگاههای دینی دیگران که با فهم خودش از متون دینی سازگاری ندارد، بهنقد میپردازد و بسا اوقات نقد و انتقاد را بههم میآمیزد و زبان بهتوهین و تحقیر میگشاید و گاهی فراتر رفته و بهتکفیر و تفسیق مخالفان میپردازد. رویکرد منتقد، معمولاً واکنشیست و منظور وی اغلباً کسب شهرت و رسیدن بهدولت و جایگاه اجتماعی میباشد. از همینجاست که منتقدین، برنامهی مشخص و خط فکری ثابتی ندارند و برای رسیدن بهاهداف شان نمیتوانند انجمن یا سازمانی تشکیل دهند و بهتعبیر استاد ربانی شهید «همچون مرغان گمکردهآشیان، بیقرار و پرزنان، گاهی بر شاخی و زمانی بر شاخهی دیگر پایین و بالا میجهند».
روشنفکر دینی کسیست که با رویکرد انسانمحور و خِردگرایانه در جستجوی اندیشههای نَو است و هرازگاهی دوست دارد تا میان عقل و نقل پُل بزند و ایدهای جدید بیافریند و بر افکار دینی لباس نو بپوشاند. روشنفکران دینی در جوامع اسلامی سنتی، بهشمار انگشتان اند و زبانِ آنها همانگونه که اقبال گفتهاست: «عصرِ من دانندهی اسرار نیست/ یوسفِ من بهر این بازار نیست» حد اقل نیم قرن پس از مرگ شان درک میشود.
روشفکران دینی در جوامع اسلامی کمسواد، وقتی بهانواع جهل و تعصب، جزماندیشی و تحجر، فریب و تزویر، ریا و زهدفروشی، ستمگری و ستمکشی و انواع مفاسد دیگر متوجه میشوند و با درک رسالت انسانی شان همچون پیامبران الهی در برابر آن میایستند، بیش از هر کس دیگر رنج میکشند و توهین و تحقیر و گاهی تکفیر میشوند اما بهراهِ شان ادامه میدهند و استقامت میورزند و با تحمل مرگ و زنجیر و زندان، نام نیکو در دنیا و رستگاری ابدی در آخرت را بهدست میآورند.